کیلر کوئین و الکسیس لزبين ايرانى مونرو گربه هایشان خوب و مناسب می شوند
راههای شریرانه آنها راههای نادرست آنها خانواده سرکوب شده به تدریج تسلیم فساد ، شهوت و گناه می شوند صحنه های نمایش در هانا (کیلر کوئین) ، بتانی (الکسیس مونرو) و جان (جان استرانگ) برای صرف غذا نشسته اند. فضا آرام و مودب است زیرا جان آنها را به دعای مختصر قبل از شام راهنمایی می کند. وقتی غذای خود را شروع می کنند ، جان از هانا می پرسد که امروز چه کار کرده است. هانا به او می گوید که به پارک رفته است. جان با ناراحتی به نظر می رسد و هانا را سرزنش می کند که به مکانی پر از شخصیت های ناخوشایند رفته است و می گوید: "تو فقط 18 ساله هستی عزیزم. از زمانی که خدا شما را به خانه ما آورد و از چنگال مادر و پدر بیولوژیک و گناهکار وحشتناک شما بیرون آورد ، وظیفه ما این است که شما را ایمن نگه داریم. من فقط مراقب شما هستم هانا قول می دهد دفعه بعد که به پارک می رود اجازه بخواهد. جان لبخندی می زند و دست هانا را با افتخار با دست خود می زند. برش عنوان بعداً در همان روز ، هانا در اتاق خواب خود مشغول مطالعه است و تلفن خود را در همین نزدیکی مطالعه می کند. وقتی او ناگهان پیامکی دریافت می کند ، شگفت زده می شود. او تلفن خود را چک می کند و یک عکس دیک می بیند ، چشمانش از ترس و تعجب گرد شده است. عکس به سرعت با پیامی همراه می شود که می گوید: 'lol گه ببخشید. شماره اشتباه. این برای gf من بود هانا شوکه می شود و گوشی خود را از روی تخت به طرفش پرت می کند. چند لحظه پرتنش وجود دارد که او ساکت می شود و به تلفن خیره می شود انگار که با او تماس می گیرد. پس از کمی تردید ، او با دقت تلفن را برمی دارد و دوباره با چشمانی گشاد به عکس دیک خیره می شود ، کاملاً مطمئن نیست چکار کند. او می رود تا آن را حذف کند ، اما سپس تردید می کند. به جای حذف ، دوباره تلفن را می بندد و آن را کنار می گذارد ، سرش را تکان می دهد تا افکارش پاک شود و به مطالعه برمی گردد. در طول چند روز آینده ، هانا در خانه می گذرد ، اما مهم نیست که چه کار می کند ، او در نهایت حواسش پرت می شود ، توجه او به سمت تلفنش جلب می شود. چند بار اول این اتفاق می افتد ، او فقط تلفن را بیرون می آورد اما قفل آن را باز نمی کند و بعد از بحث و گفتگو دوباره آن را در جیب خود قرار می دهد. هرچند در دو نوبت اخیر ، او جسورتر می شود و قفل تلفن را باز می کند ، مراقب است که با تردید به اطراف نگاه کند ، قبل از این که یک نفر را تماشا کند ، در حالی که احساس می کند کسی به دنبال آن نیست. اینها سریع می بینند و او دوباره تلفن را می بندد و عصبی است. سرانجام ، هانا به اتاق خود می رود تا به تصویر نگاه کند ، که توسط آن برانگیخته شده است و برای کشف احساسات جدید خودارضایی می کند. ناگهان ، قبل از باز شدن در ، ضربه ای می زند. بتانی در حالی می پرسد که آیا هانا می تواند در کارهای خانه به او کمک کند ، وارد می شود و هانا را در حال خودارضایی می بیند. او با عصبانیت تلفن را مصادره می کند و می گوید عکس را پاک می کند. بتانی هانا را ترک می کند و می رود. چند روز بعد ، هانا هنوز زمین گیر است و تلفنش را ندارد. دور اتاق خوابش قدم می زند. ما متوجه می شویم که روحیه هانا تغییر کرده است. او هنوز یک دختر ساده لوح است اما کمی نافرمان تر و بیقرارتر به نظر می رسد. او با خیره شدن به در نگاه می کند و تصمیم می گیرد قوانین را زیر پا بگذارد و نفس عمیقی می کشد و از اتاق خواب بیرون می رود و به اتاق خواب والدینش می رود تا تلفن را بگیرد. او می بیند که بتانی بالاخره عکس را حذف نکرده و شوکه شده است. بتانی وارد خانه می شود و هانا را که در مورد منافق بودن با او روبرو می شود ، دستگیر می کند و بتانی را متهم می کند که خود را لمس کرده است همانطور که به هانا برای انجام این کار دستور داده بود. بتانی عصبانی است و آنها در مورد حق جنسی هانا بحث می کنند. به سرعت مشخص می شود که هانا بطور غیرقابل کنترل با هوس فاسد شده است و از مادرش برای رابطه جنسی التماس می کند ، از اینکه می خواهد بداند چه حسی دارد. او تهدید می کند که اگر بتانی کمکی نکند ، او را به خاطر نگه داشتن تلفن و عکس انتخاب می کند. بتانی زیر لب زیر لب می گوید و فحش می دهد اما موافقت می کند. بتانی ناراحت کننده است زیرا او با ناراحتی شروع به غلت زدن در هانا می کند. هانا به سرعت رهبری را بر عهده می گیرد و مانند این است که بدن او دارای ذهن خودش است. بتانی سعی می کند به طور خلاصه مقاومت کند و اعتراض کند ، اما مشخص می شود که او نیز در این امر دخیل است. فساد گسترده شده است. همانطور که هانا او را پیش می برد ، بزودی بتانی اصلاً نیازی به دستورالعمل ندارد و هر دوی آنها بسیار هماهنگ هستند ، زیرا کاملاً از هوس استفاده می کنند. ناگهان لزبين ايرانى جان وارد اتاق خواب می شود و آنها را در حال دستگیری می گیرد. وقتی می خواهد خانواده اش را شکست دهد ، هانا و بتانی تسلیم می شوند ، زمانی که او را دوست دارند ، ناتوان از مقاومت در برابر راههای شریرانه آنها ...
مدت زمان:
05:06